حلبی آباد
در حال خواندن
0
خواندهام
3
خواهم خواند
1
توضیحات
حیات از حیات تغذیه می کند و هیچ چاره ی دیگری نیست. هیات کوره اش راب سوزاندن حیات روشن می سازد و : آنهم نه حیات عام بلکه حیات شخصی ، حیات یکتا و تکرار نیافتنی هر فرد. وقتی هم هیچ چیز باقی نمانده باشد تا در شعله ها بیفکنندش ، آتش خاموش می شود. با این همه... این سرنوشت یک طنز از نوع بشر نیست. دیگران هم هستند ، دیگرانی بس انبوه و پرشمار که هر کدام حیات خودش را می زید و در می گذرد. نجوایی که شنیده بودآن نجوای بسیار بعید یا آنکه بسیار کوچک ، صدای ناچیزمثل صدایی از خانه عروسک چیزی که دریافتنش میکروسکوپ می طلبد میگون پیامی از مکانی دیگر با خود می آورد. مطالعات کمتر نویسنده ای و اندازه سزار آیرا گسترده بوده است. آیرا چند زبان می داند ، دوره های گوناگون ادبیات را استادانه می شناسند و آثاری پخته درباره موضوعات معاصر آفریده که میان منتقدان و مخاطبان طرفدار فراوان یافته است.