آویز ماه
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
هشت ماه از آخرین ماجراجویی لیلی و رابرت میگذرد. رابرت به خانۀ پدر لیلی نقلمکان کرده و زندگی آرام در جریان است. لیلی در این مدت متوجه میشود که قلبی که در بدنش میتپد یک قلب واقعی نیست بلکه یک ماشین پیوستهکار است که پدرش آن را اختراع کرده و اینگونه لیلی را از مرگ نجات داده است. لیلی احساسات متناقضی نسبت به این قلب مکانیکی دارد ولی بودن با رابرت کنار آمدن با شرایط جدید را برای او آسانتر کرده است. پدر لیلی، مخترع و مکانیکی باهوش و مشهور، است که قبلاً با پدر رابرت دوست بوده. او به رابرت قول میدهد که از او مراقبت کند و همهچیز را به او یاد دهد. رابرت که هنوز پس از مرگ پدرش سوگوار است، گاهی اوقات به خانۀ قدیمی خود سر میزند. آخرین بار که به خانۀ ویران و سوخته میرود چیزی دربارۀ مادرش پیدا میکند که مسیر زندگیاش را بار دیگر تغییر میدهد. یک گردنبند با آویز هلال ماه. همین گردنبند رابرت، لیلی و روباه مکانیکی، مالکین را درگیر ماجراجویی دیگری میکند. در همین زمان یک خلافکار سابقهداری به نام جک دور، دزد مشهور الماس خونین، تازه از زندان فرار کرده و پلیس به دنبال دستگیری اوست. جک دور از زندانی با امنیت بالا فرار کرده و میخواهد بزرگترین الماس خونین جهان که جواهری باشکوه و متعلق به ملکه است را پس بگیرد. او استاد فرار و ترفندهای عجیبوغریب است. با گیج شدن پلیس توسط ترفندهای جک، این لیلی، رابرت و مالکین هستند که باید نقشههای جنایتکارانۀ جک را خنثی کنند. در این میان رابرت فشار روانی زیادی است و سؤالات فراوانی دارد؛ چگونه مادر توانست او را ترک کند؟ چرا حالا که پدرش مرده به سراغ او نمیآید؟ درحالیکه رابرت با این سؤالات دستوپنجه نرم میکند، متوجه میشود که جک دربهدر به دنبال یک قفل ماه اسرارآمیز است؛ قفلی که یکتکهاش را رابرت بهطور تصادفی در خانۀ سوختۀ پدرش پیدا کرده است. رابرت و لیلی با جک درگیر میشوند و اسرار گذشتۀ رابرت برملا میشود و او در شرایط سختی برای تصمیمگیری قرار میگیرد. آویز ماه جلد دوم مجموعه قلب کوکی اثر پیتر بانزل می باشد.