کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیت ها و توصیف عمیق ترین احساسات و افکار آن ها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنه ها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه می کند. در داستان می خوانیم: «صدای ضربان الکتریکی در سرش می پیچید. سکوت خسته کننده، تاریک و رمزآلود اتاق جای خود را به اصوات مبهمی داده بود که او نه می توانست معنای آن ها را درک کند و نه نادیده شان بگیرد. به نظر می رسید در میان عده ای از آدم های شاد یا غمگین، پیر یا جوان، دور یا نزدیک قرار گرفته که همدیگر را نمی شناسند».