آینده بشر

آینده بشر

آینده بشر

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

شابک
9786225820142
تعداد صفحات
239
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        «اگر منتظر شویم تا تاریخ آزادی را به ما بدهد، شاید انتظاری بیهوده باشد.
خفقان جهانی اندیشه به نابودی اندیشه نمی‌انجامد، بلکه باعث کژی، نادانی، و سوتفاهم متقابل در میان هم میهنان و معاصران می‌شود.
هر نسل می‌تواند این اشتباه را مرتکب شود که برای عصر خود اهمیتی اغراق‌آمیز قائل گردد و تصور کند که سرنوشت عصر او را در نقطه عطفی از تاریخ قرار داده است.
در حقیقت، تغییرات در اصول بنیادین زندگی انسان فقط یک‌بار در هر پانصد سال یا بیشتر رخ می‌دهد، ولی حتی رخ می‌دهد. چنان که تنزل زندگی باستانی رخ داد و نیز بریدن از سده‌های میانه نیز به وقوع پیوست و این در سرنوشت برخی نسل‌ها است که در چنین دوران‌هایی زندگی کنند.
هدف این کتاب، با دقتی که دانسته‌های موجود اجازه می‌دهد، تشرح شرایطی است که آدمی از آن برخاسته و اینکه چرا تا اینجا پیش آمده، اکنون در چه شرایطی بسر می‌برد و چه عواملی او را اکنون زیر نفوذ خود دارند. هدف دیگر این کتاب، پیشنهاد روش‌هایی است که به وسیله آنها آدمی خواهد توانست برخی از این عوامل را تغییر دهد تا بتواند به استعدادهای بزرگ و ذاتی خود را بیشتر دسترسی یابد.
این کتاب، تکامل تدریجی آدمی را تا درجه هوشمندترین ونیرومندترین آفریده‌ای که تاکنون روی زمین دیده شده پیگیری می‌کند. سپس نشان می‌دهد که چگونه آدمی پس از اینکه بر خطر‌های طبیعت چیزه شد، به بهبودی هوشمندی خود پرداخت. سیزده هزار سال پیش، کمتر یک میلیون نفر در جهان می‌زیسته‌اند که اکثریت آنان بسیار هوشمند و برگزیده بوده‌اند. اکنون میلیاردها نفر در جهان زندگی می‌کنند، وی اکثریت آنان دارای ذهن‌هایی که متوسط و هوشمند کمتری هستند. بیش از نیمی از مردم کم هوش کنونی جهان می‌توانسته‌اند سیر طبیعی زندگی بشری حذف شوند، در حالی که نیمی از کودکانی که می‌توانسته‌اند آدمیانی ارزشمند و موفق باشند، به خاطر روش‌های جلوگیری از بارداری توسط طبقه هوشمند جامعه، اصلا بوجود نیامده‌اند. با وجود اینکه کوشش‌های هوشمندان جامعه (مانند مبارزه با بیماری ها، تولید انبوه غذا و هزاران اختراع) باعث بقای شمار عظمیم از آدمیان کم‌هوش شده است، اینها پس از به دست آوردن چیزگی عددی بر هوشمندان، همبستگی خود را با دیگر اعضای جامعه رها می‌کنند و شیوه جنگ طبقاتی را می‌گزینند. این آدمیان کم هوش علیه هوشمندان در میان جامعه خود قیام می‌کنند و آنان را میلیون میلیون نابود می‌‌کنند.
کشتار آنها فقط به آنها که موفق اقتصادی هستند محدود نمی‌شود، بلکه شامل روشنفکران و صاحبان اندیشه هم می‌شود. بنابراین، هوشمندی آدمی به جای حفظ بقای خود، سبب استهلاک دارندگان شده است.»