معرفی کتاب داستانه های یک لقمه ای اثر شون هیل مترجم امیرحسین میرزائیان

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
2
خواهم خواند
0
توضیحات
دفتر خاطراتت را خواندم. رازهایت را می دانم. فکر می کردم عاشقت هستم، اما حالا دیگر مطمئن نیستم. تو هم مثل من آدمی.بعد از چند روز که از ملاقات با آن جادوگر گذشت، به پرنده بودن عادت کردم. دیگر مجبور نیستم با کثافات انسان ها سر کنم. در واقع آنها باید با فضولات من کنار بیایند.زن به شیطان گفت: «روحم را در ازای عشق تو می فروشم». شیطان مکث کرد. نمی دانست این معامله را چگونه به سود خودش تمام کند.اریک، زیر آب، فهمید که نفسش را حبس کرده است. این کار برخلاف سعی او برای غرق کردن خودش بود. حتی خودکشی اش هم یک شکست به تمام معنا بود.