ده کیلو ستاره، یه آسمون
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
کتاب حاضر حاوی داستان های کوتاهی برای گروه سنی (ج) و (د) است. «زوزة نی لبک»؛ «گندم و خاک»؛ «غصة جادوگر»؛ «رئیس جادوگر»؛ «درخت»؛ «قورباغه ای در چشمه»؛ «پرواز»؛ «آرزوی یک ماهیگیر» عنوان این داستان هاست: در داستان «پرواز» آمده است: «گندمی» دختر کوچکی بود که به علّت شباهت موهایش به خوشة گندم، مادرش نام او را گندمی گذاشته بود. او با مادر و پدربزرگش، در دشتی، کنار شالی زارهای برنج زندگی می کرد. آنها اسبی به نام «سپید پیشونی» داشتند و گندمی منتظر به دنیاآمدن کرة او بود. سرانجام کرّه به دنیا آمد و گندمی با او دوست شد. روزی گندمی متوجه شد که پشت کره اسبش دو بال در آمده است. هیچ کس قادر نبود آنها را ببیند. روزی سپید پیشونی بیمار و ناتوان شد و گندمی در پشت او جای شکستة بال هایی را دید. او تصمیم گرفت اسبش را فراری دهد تا بال های گندمی مثل مادرش نشکند. امّا کره اسب هرگز حاضر نشد آنجا را ترک کند و بعد از مرگ مادر به گاری بسته شد.