توان بردگان
پنجره را باز کردم روشنی بر این سطر (سطرهای نا تمام) بر دو حرفی افتاد که باید پاک شان می کردم: نام مردی شکنجه شده بر ایوانی در خیابانی پرآوازه قسم به آفتاب که حرف اش را بجا آوردم: از شعرهایم شواهد را بردارم و پای خرد شده اش را فراموش کنم. .
یادداشتهای مرتبط به توان بردگان
3