نجات شهر سیاه به دست دخترکی مثل شما
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
این داستان مصور و رنگی با نثر آهنگین برای گروه سنی "ب "تدوین شده است .در این داستان، دخترکی که در شهر "تاریکی "زندگی می کند برای نجات مردم از غم و افسردگی به راهنمایی پیری دانا به راه می افتد و از خورشید آفتاب را می گیرد و از ماه مهتاب، و از زمین خاک و از دریا آب و با خود به شهر تاریکی می آورد اما با این همه یک چیز کم دارد و آن "باد " است که با وزش خود "عشق "و "روح "به ارمغان می آورد و غم و تاریکی را از شهر دور می کند .اینک قسمتی از متن داستان" :یکی بود یکی نبود/ غیر از خدا هیچکس نبود/ هر چه رفتیم راه بود/ هر چه کندیم چاه بود/ کلیدش دست ملکی جبار بود/ شهری بود/ شهری غمین/ شهری سیاه/ دختری بود/ غصه ای داشت/ ."...