جان هرمز

جان هرمز

جان هرمز

0.0 1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

گزیده ای از کتاب جان هرمز: جز عکس و اسمش که در اخبار دیده بودیم، چیزی از او نمی‌دانستیم. بااین‌حال اشکمان بند نمی‌آمد. هر چه بیشتر تصاویرش را در تلویزیون نشان می‌دادند، دلمان بیشتر می‌سوخت. حال همه اهل خانه همین بود. فضای مجازی هم پر شده بود از فیلم و عکس‌هایش، فیلم کمک‌کردنش به مردم در سیل خوزستان را که در اینستاگرام دیدم، گریه‌ام بیشتر شد. عشقش به مردم همه‌جا مشخص بود! هیچ کارش ادا نبود! همه کلیپ‌ها را دانلود می‌کردم تا ببینم. مثل کسی که تازه به چیز باارزشی رسیده، کیف می‌کردم از هر کشف جدید. بعد تازه یادم می‌آمد همه اینها را ازدست‌داده‌ایم! از ما گرفته‌اند همه این خوبی‌ها را! هر چه سردار سلیمانی را بیشتر می‌شناختم بیشتر غصه می‌خوردم که دیگر نداریمش و شهید شده! چند ماه مثل داغ‌دیده‌ها بودیم! حالا همه حاج‌قاسم را می‌شناختیم. قهرمانمان بود. صفحه 57 کتاب جان هرمز

یادداشت‌های مرتبط به جان هرمز