معرفی کتاب تنهاترین حامی اثر مرضیه قنبری

در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
0
توضیحات
این قدرعروس،عروس نکن.این همه سال که التماست می کردم زن بگیری و زیر بار نمی رفتی واسه خاطر همین بودکه دزدکی اینو عقدش کنی و با وقاحت برش داری بیاری این جا؟مگه تو بی کس وکاری؟مگه من مرده بودم که عارت اومد یه کلمه حرف بهم بزنی؟چرا قبلا چیزی بهم نگفتی؟و رو به پریسان درحالی که اشک هایش روان بود ادامه داد:بفرما! تحویل بگیر.اون وقت ها که آقا صبح زود می رفت بیرون و تاآ خر شب پیداش نمی شد می گفتی داری مته به خشخاش می ذاری،داری حساسیت نشون می دی.حتمی کسری گرفتاره،این گرفتاریشه دیگه…