شهسوار بر باره باد

شهسوار بر باره باد

شهسوار بر باره باد

4.0
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

نخستین داستان هایش را در مجلات گردون و تکاپو و نگاه نو منتشر کرد. ضرباهنگ تند، وفور حوادث کوچک و بزرگ در فواصل کوتاه، موفقیت در ایجاد حس تعلیق، نقیضه سازی، طنز انتقادی، و سلامت نثر از ویژگی های آثار اوست. در برخی داستان ها نیز به تمثیل و نمادپردازی روی آورده دست به ایجاد فضاهای وهمناک زده است.کتاب شهسوار بر باره ی باد نوشته ی محمد قاسم زاده ماجرای سرگردانی سلطانی را که با توطئه ای از تخت فرود آمده، روایت می کند. این داستان به نثر کلاسیک فارسی و در قالب طنز نگاشته شده است. نمونه نثزبه نوای دف و طنبور، درویش شروع کرد به پایکوبی. جست وخیزهای آن اندام ناموزون و غول بیابانی، به هرکاری شباهت داشت، الا به رقص. با این حال اسباب مسرت بود. اگر رقص آدمی زاد نبود، به رقص خرس می مانست. همه می خندیدیم، حتی کودکانش. هیچ نمی دانستم زوجه اش دریچه را گشوده و دست افشانی شویش را می نگرد. از سر اتفاق برگشتم و نگاهش کردم. در چشم های او شرمی آمیخته به تمسخر موج می زد. زن درویش تنها کسی بود که از جست وخیز او هیچ خنده ای به لب نداشت. نرم نرم برای سلطان شراب می ریختم. تا جایی که به یاد دارم این بار نخست بود که می دیدم سلطان از دست ساقی نرینه پیاله می گیرد. پس از شنودن قصه های شهرزاد نر، اکنون ساقی فحل نیز داشت.