قصه های 4 ساله ها
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
چارلی و رولی دو سگ بامزه و کوچولو بودند. یک روز گرم و آفتابی چارلی دوستش رولی را به خانه شان دعوت کرد تا با هم بازی کنند. مامان چارلی به آن ها گفت: «مراقب باشید هیچ کاری خطرناکی انجام ندهید.» همان طور که چارلی و رولی به حیاط خانه چارلی می رفتند تا ببیند چه چیزهای جالبی می توانند پیدا کنند تا انجام دهند، گفتند: «مراقب هستیم.»