معرفی کتاب دستم را باز بگذارید، می خواهم بنویسم آغوش ... اثر سجاد آب باریکی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
4
خواهم خواند
0
توضیحات
حقم بهم ندی، اعتصاب می کنم لب نمی زنم و مرگ انتخاب می کنم حتم بهم ندی، یه مرد بد میشم از خطوط مرزی تن تو رد می شم می زنم به مرز شوم مرد هرزه گی میرسم یه جا که حتی روت نشه بگی واژه دموکراسی، چه خوش لعاب بود از لبای تو که دیکتاتورمآب بود جامعه به جز تو واسم هیچی نداشت جامعه من و تورو، رو دست هم گذاشت جامعه فقط به ما دروغ تلخ گفت هرکی هرچی خواست گفت، حرف های مفت من به این نبودن تو عاشقم گلم با همین سرودن تو عاشقم گلم