کشتی احمق ها

کشتی احمق ها

کشتی احمق ها

تری جونز و 2 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

«بن» همیشه آرزو داشت دریانورد بشود. او برای این که شانسش را امتحان کند به یک کشتی عجیب و غریب رفت. ناخدای کشتی همیشه شلوارش را روی سرش می کشید و کمرش را با خزه های دریایی گره می زد. یکی از ملوان ها نیز در یقة پیراهنش، شش موش نگه می داشت. ناخدا به صورت عجیب و نامفهوم دستوراتش را صادر می کرد و وقتی بن از ملوان سئوال کرد به کجا می رویم، به او جواب داد که خدا می داند، این کشتی احمق ها است. بن تصمیم گرفت خود کشتی را هدایت کند. اتفاقاتی که پس از این برای بن می افتد ادامة داستان را شکل می دهد. کتاب حاضر جلد اول از مجموعة «قصه های باورنکردنی» و شامل شش داستان کوتاه تخیلی تحت این عناوین است: کشتی احمق ها؛ بادام های فراموشی؛ پیرمرد شبگرد؛ تنبل ترین غول دنیا؛ پری دریایی؛ و گورکن حسود.