بیمار انگلیسی

بیمار انگلیسی

بیمار انگلیسی

مایکل اونداتیه و 1 نفر دیگر
3.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

2

سراسر جنگ با بیماران بی شماری سروکار داشت و سعی کرده بود نقش پرستار را برای هرکدام به خوبی ایفا کند. این یکی رو نجات خواهم داد. مردن او تقصیر من نبود. اینها جملاتی بودند که در طی جنگ و جابه جایی از این منطقه به آن شهر در ذهنش زمزمه می کرد. از اربینو، آنگیاری، مونترچی، و تا فلورانس و کمی دورتر تا ساحل پیزا هر روز این حرف ها از خاطرش می گذشت. در بیمارستان پیزا برای اولین بار، بیمار انگلیسی را ملاقات کرد. مردی بدون صورت. پوستی پریده به رنگ آبنوس. تمام برگه های هویتش در آتش سوخته بود. بر قسمت هایی از صورت و بدن سوخته اش، جوهر مازو ریخته بودند تا سلول های حفاظتی پوست قوی تر شود. دور چشم هایش هم لایه ای ضخیم از ویوله دوژانین گذاشته بودند. نشانه ای توی صورتش نبود تا کسی او را بشناسد.

یادداشت‌های مرتبط به بیمار انگلیسی