تو را بیشتر دوست دارم

تو را بیشتر دوست دارم

تو را بیشتر دوست دارم

لیزا گاردنر و 1 نفر دیگر
5.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

حق با او بود. همه چیز در آخر به همین ختم می شد. این که چه کسی را دوست داری و چقدر حاضری به خاطرش خطر کنی. فریاد زد: «تفنگ! یالا لعنتی!»به دختر شش ساله ام فکر کردم. به عطر موهایش، به بازوهای لاغرش که دورگردنم حلقه میکرد، به زنگ صدایش وقتی هر شب او را در تخت می خواباندم و پتو را رویش می کشیدم همیشه آرام میگفت: «دوست دارم مامان»من هم دوستت دارم عزیزم، دوستت دارممن هم دوستت دارم عزیزم، دوستت دارمدستش را تکان داد. دست دراز کرد تا کمربند و اسلحه ام را که در غلاف چرمی اش بود بگیرد.این آخرین فرصت بود.برای یک ثانیه توی چشم شوهرم خیره شدم.اون کیه که دوستش داری؟تصمیم را گرفتم. نظامی ام را روی میز آشپزخانه گذاشتم.او اسلحه زیگ زاورم را قاپید و شلیک کرد.

یادداشت‌های مرتبط به تو را بیشتر دوست دارم