بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

روایت

روایت

روایت

3.8
2 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

0

این کتاب، با همه اشارات تاریخی ظاهراً واقعی که در آن وجود دارد، بهرحال یک ( رمان ) است، و مثل همه رومان ها و داستان های دیگری، در عین حال که ممکن است از واقعیات الهام و بهره بگیرد، هیچ یک از حوادث و شخصیت های آن حقیقی نیستند و علیرغم شباهت بعضی از آنها با حوادث و شخصیت های حقیقی ، داستان مطلقاً ساخته و پرداخته ذهن و احساس و دریافت و سلیقه ها و داوری های آگاهانه و ناخود آگاه نویسنده است و بدون شک اگر کسى «نوار» و «دنباله نوار» را که انگیزه نگارش کتاب بوده، گوش کند هیچ رابطه «واقعى» میان این دو نمى تواند بیاب زمانى که کتاب «چشمهایش» انتشار یافت خیلى ها گفتند که استاد ماکان، قهرمان داستان، کمال الملک است، خیلى ها هم اظهار عقیده کردند که ارانى است. بعضى ها هم که خود را در کار هنر وارد مى دانستند مدعى شدند که علوى با ترکیبى از خودش و این دو نفر پرسوناژ اصلى داستان را ساخته است. او در آن زمان در برابر تمام این اظهارعقیده ها سکوت مى کرد و اگر کسى با سماجت از او درباره استاد ماکان مى پرسید، به یک کلمه «نمى دانم» اکتفا مى کرد. اما چندسال پیش از مرگش وقتى کسى از او پرسید: «آقابزرگ، این استاد ماکان کیست؟» محجوبانه و مظلومانه جواب داد : «خودمم و من فکر مى کنم که «فرود» هم کسى جز خود آقابزرگ نیست.