برادران لجباز
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
«مک» و «میک» دو برادر بودند که سر هر مسالة کوچکی با هم دعوا می کردند. یک روز مک تصمیم گرفت که از برادرش جدا شود و به جای دیگری برود، اما میک با لجبازی تصمیم گرفت که خود برود. این کار باعث شد تا هر دو آنها به جاده ای بروند که به دریا می رسید، در ساحل تنها یک کشتی آمادة حرکت بود. لجبازی دو برادر باعث شد که هر دو سوار آن کشتی بشوند. دعواهای آن دو در طول راه، ناخدا و بقیه را عصبانی کرد و باعث شد تا آنها را نزدیک یک جزیره از کشتی بیرون بیندازند. اتفاقاتی که پس از این برای دو برادر رخ می دهد ادامة داستان را شکل می دهد. جلد دوم از مجموعة «قصه های باورنکردنی» شامل شش داستان کوتاه تخیلی تحت این عناوین است: پیرمرد هزارچشم؛ توبی قلقلکی؛ سگ هنرمند؛ اژدهای روی بام؛ ساز و آواز جادویی؛ و برادران لجباز.