وقتی بین شادی و خوشیِ دوستی‌ها، ناخواسته و غیرمترقبه و یا حتی قابل انتظار، مشکلی پیش بیاید، می‌شود با دورزدن آن مشکل، راه‌حلی برای‌ش پیدا کرد. رابطه‌ها، با مشکلات برهم نمی‌خورند، با برخورد ماست که سد دوستی‌ها می‌شوند. یا بهتر است بگویم، مشکلات جزء لاینفک رابطه‌هاست؛ این برخورد ماست که می‌تواند دوستی‌ها را محکم‌تر کند.
اولش غمگینیم، از آب و غذا میفتیم و البته هرکسی یک‌جوری عکس‌العمل نشان می‌دهد، اما بعدش می‌توانیم در کنار هم، با هم‌فکری هم، مشکل را حل کنیم.
داستان در مورد دو دانه‌ای است که با هم از به خاک رفتن‌شان، تا سر از خاک برآوردن و رشد‌کردن‌شان در کنار یکدیگرند و دل‌گرم به هم. اما ناخواسته سروکله مشکل پیدا می‌شود و ناگهان بین‌شان دیوار کشیده می‌شود و...

(البته که این تنها دریافتم از داستان نبود؛ مثلا به فرموده استاد در خبرگزاری ایبنا، داستان، توجه مخاطب را به مقاومت مبتنی بر خلاقیت جلب می‌کند.)

تصویرگری #یگانه_یعقوب_نژاد مثل همیشه جذاب، متفاوت و زنده است.
دوستانی که حرفه‌شان مرتبط با حوزه کتاب #کودک_و_نوجوان است، می‌دانند تصویر در این کارها، بسیار مهم است و تکمیل‌کننده داستان. که قلم خانم یعقوب‌نژاد، همراهی با قلم نویسنده را خوب بلد است.
        

          عالی، تصویرگری کتاب‌های کودک همیشه برام جذاب بوده، شاعر صد دانه یاقوت از همدلی و دوستی برامون گفت و امید و تلاش رو شفاف و عینی‌تر برای بچه‌ها بیان کرد.