این کتاب، همان طور که از نامش بر می آید، تأثیر فرهنگ اسلام را بر اروپا نشان می دهد: خورشید الله بر فراز مغرب زمین. ولی چیزی که من میخواهم در این مقدمه بیان کنم و برای درک تحولات تاریخی لازم است، این است که چگونه بربریت اروپای مرکزی، تاریکی قرون وسطی را به وجود آورد و تاریخ نویسان قرون جدید با بربریتی دیگر و سوءِ استفاده از جاهلیّت قرن بیستم، این گناه را به گردن عیسویّت و بعضی حتی با بی شرمی باز هم بیشتر، به گردن اسلام، گذاشتند. قبل از اسلام، به وسیل? مسیحیت و بخصوص به وسیل? همان دیرنشینان مسیحی که خود دنبال? سنت مغیِ زرتشتی، بودایی و میتراییِ آسیا بودند (نه آن طور که نویسندگان اروپایی تنها انتنیوس مصری را به خاطر این جمل? کتاب عیسی، که به قول خودش شنیده بود: «اگر می خواهی کمال یابی برو و همه چیزت را بفروش، پول انها را به فقیران بده و همراه ما بیا» سلسله جنبان سنّت رُهبانیت می داند) کارهای فرهنگیِ مؤثری انجام شده است.