این رمان که ذیل دو بخش و سی فصل نگاشته شده شرح زندگی خانواده ای است که در مزرعه ای در هند و چین اقامت دارند .مادر خانواده به همراه فرزندانش ((ژوزف)) و ((سوزان)) کارهای کشاورزی مزرعه را بر عهده دارد . کشاورزان این منطقه از هجوم اقیانوس آرام که هر سال مزارع آنان را نابود می کند، مضطرب و نارحتند .مادر تصمیم می گیرد برای حفظ کشتزارها سدی بسازد .او با اداره ممیزی املاک دست به گریبان است که بارها زمین های نامستعد را به مردم واگذار کرده است .مادر با یاری دیگر کشاورزان طرحی برای ایجاد سد به دست می دهد .در طرح پیشنهادی جاده بلندی هم ساخته می شود که همه زمین های تحت پوشش را به هم مرتبط می سازد .سرانجام او به امید آینده ای روشن کار خود را شروع می کند، اما ...