تئاتر و شقاوت یا تقدس زدایی از دیونیزوس
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
زمانی که (به سال 1933) آنتونن آرتو به فکر رقم زدن از تئاتر و شقاوت افتاد، حدس می زد که کلامش را درک نخواهند کرد. برای توضیح تلاش یا به قولی عصیان آرتو در دنیای نمایش کافی نیست که به فضای سیاسی و اجتماعی آن دوره اشاره کنیم، یا اینکه خالق نمایش نامه چن چی ها را در زمره ی نویسندگان بزرگ تئاتر قرار دهیم، باید به رشته تئاتر رجوع کنیم و از نمایسش نامه نویسانی که آرتو در فهرست نمایش خود از آن ها یاد می کند سخن بگوییم: از کلایست و اثر نمایشی اش پانته زیله، از فورد و نمایش نامه اش قلب شکسته، از اورپید و نمایش نامه ی باکانتها. آرتو به همراه نیچه، در جستجویش به راهی قدم نهاد که او را به سوی دیونیزوس کشاند، ولی نگاه آرتو به سوی آینده ی تئاتر نیز بود.در این کتاب پیر برونل، استاد برجسته ی دانشگاه سورین، به عنوان استاد ادبیات تطبیقی، از خلال نوشته های آرتو در تئاتر و همزادش در صدد کشف بازی بی رحمانه ی نیروها و قالب ها در تئاتر است، آن جایی که کلام از تاثیر گذاری عاجز است، زبانی دیگر، ژرف تر از کلام ملفوظ پدید می آید و آن زبان سحر آمیز تئاتر است.