دفترچه خاطرات یک بی عرضه: قوزبالاقوز

دفترچه خاطرات یک بی عرضه: قوزبالاقوز

دفترچه خاطرات یک بی عرضه: قوزبالاقوز

جف کینی و 1 نفر دیگر
4.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

1

وقتی همه کرم ها را خوردند، باز هم می خواستند. این دفعه به خانه حمله کردند. من و رولی زیر میز آشپزخانه مثل بید می لرزیدیم . به رولی گفتن غازهای وحشی از آدم ها نمی ترسند اما... .

یادداشت‌های مرتبط به دفترچه خاطرات یک بی عرضه: قوزبالاقوز