بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

من مامانمو می خوام: داستان سه بچه جغد

من مامانمو می خوام: داستان سه بچه جغد

من مامانمو می خوام: داستان سه بچه جغد

مارتین وادل و 2 نفر دیگر
5.0
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

سه بچه جغد با نام "سارا"، پرسی" و "بیل" با مادرشان در یک سوراخ در تنۀ درخت زندگی می کردند. یک شب وقتی از خواب بیدار شدند، مادرشان را نیافتند. آن ها به فکر فرو رفتند و احتمالات مختلفی را در نظر گرفتند. سارا گفت: "من فکر می کنم رفته باشد شکار". آن ها از لانه بیرون آمدند و بر روی درخت به انتظار نشستند. پرسی گفت: "شاید هم روباه شکارش کرده!" سپس در آرزوی بازگشت مادر چشم هایشان را بستند. طولی نکشید که مادر آمد. او نرم و آرام از میان درختان به طرف سارا و پرسی و بیل پرواز کرد.