ماهیت فقر عمومی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
فقر، نیرومندترین و بزرگ ترین مصیبت بشری است. فقر، مولد دردهای بسیار است، از گرسنگی و بیماری گرفته تا اختلافات داخلی و حتی جنگ. معمول ترین توضیح علت فقر توده ای که هر روزه در همه ی طبقات علمی و حرفه ای عرضه می شود این است که جامعه "طبیعتا فقیر" است و این در ارتباط با ویژگی های طبیعی ذکر می شود: مانند این که زمین، سنگلاخ، خشک و یا کم است. یا با کمبود معدن مواجه است. وقتی شمار زیادی از مردم در چنین محیط بی برکت و نامساعدی تلاش می کند، نتیجه ی آن اجتناب ناپذیر است: آن ها بازده کوچکی را میان خویش تقسیم می کنند، و در نتیجه فقیرند. از جنگ دوم جهانی تاکنون چهار جامعه ی دچار چنین فقری شاهد رشد پیوسته ی درآمد و تقسیم گسترده ی آن در میان مردم خویش بوده اند. از این کشورها به عنوان نمونه هایی از پیشرفت موفقیت آمیز نام برده می شود. این کشورها، تایوان، سنگاپور، هنگ کنگ، و اسراییل اند. هیچ یک از این ها از لحاظ زمین یا منابع طبیعی برتری ندارند. از سوی دیگر، ایران و شبه جزیره ی عربستان ثروتمند ند و اکنون باارزش ترین منابع یعنی نفت را نیز دارند. اما شهروندان این دو کشور رشد زیادی را تجربه نکرده و زندگی کوتاهی را می گذرانند. فقر توده ای پدیده ای سخت یگانه است. به همین ترتیب اقدام برای درمان آن شکستن سازش و فراهم سازی چند راه گریز، از گریز در درون تعادل و فرهنگ فقر، تا ایجاد اشتغال شهری به جای روستایی، همه بخش هایی از یک اندام کل هستند. کمک های مربوط از کشورهای دارا برای سرمایه گذاری ضروری در آموزش، کشاورزی و صنعت به طور برابر متعلق به این اندام است. هیچ کس نمی تواند بگوید که یک بخش مهم تر از بخش دیگر است ولی، به همین ترتیب، همه ی آن ها باید در برنامه ی کشورهای ندار و در وجدان سرزمین های دارا باشند. هیچ درمانی برای فقر نمی تواند از آن چه یک اندام کل است حذف گردد.