معرفی کتاب بوقش را زدند اثر بهزاد قلانی

بوقش را زدند

بوقش را زدند

بهزاد قلانی و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

ناشر
غنچه
شابک
9786008406389
تعداد صفحات
16
تاریخ انتشار
1397/5/9

توضیحات

        مراد از عبارت بالا که غالبا از باب طنز و تعریض و کنایه گفته می شود این است که فلانی روی در نقاب کشید و از دار دنیا رفت، آورده اند که ...در قرون  اعصار گذشته که وسایل و امکانت عصر حاضر فراهم نبود بوق در غالب امور و شتون اجتماعی مورد کمال ضرورت و احتیاج بوده از آن تقریبا در همه جا استفاده می کرده اند. فی المثل وسیله ارتباطی و مراسلاتی بوده، یعنی در شاه راه های ایران، هر چند کیلومتر به چند کیلومتر بوق زنها و شیپورچی ها، اخبار و اطلاعات مهم و فوری را به صورت رمز به طرف مقابل اطلاع می دادند و آن هم به دیگری می گفت تا در ظرف چند ساعت این خبر به مقصد می رسید.در جمع آوری سپاهیان و تشویق و تحریض آنان به حمله و تعرض به کار می رفت تا خوف و هراس در قلوب آنان راه نیابد و شجاعانه بر دشمن بتازند.در جشن ها و عروسی ها به همراه ساز و دهل و سرنا به صدا می آمد و بر رونق و نشاط جشن می افزود.آسیابان ها به وسیله بوق و آهنگ مخصوصی آمادگی آسیات را به روستائیان و کشاورزان اعلام می داشتند تا گندم های خودشان را به سرآسیاب ببرند و آرد کنند.بالاخره بوق درباره مردگان و اموات نیز به کار می رفت. توضیح آن که اگر مرد یا زن بیماری به هنگام شب از دنیا می رفت، با آهنگ مخصوصی که می توان آن را به آهنگ عزا تعبیر کرد بوق می زدند تا سکنه آن آبادی آگاه شوند و صبحگاهان در تشیع جنازه متوفی شرکت کنند، دیر زمانی پس از انجام این مراسم اگر احیانا افراد بی خبری از جریان مرگ آن شخص می پرسیدند، مخاطب از باب طنز با کنایه جواب می داد، بوقش را زدند، یعنی از این دنیا رفت و روی در نقاب کشید.این عبارت رفته رفته به صورت ضرب المثل درآمد و اکنون نه تنها در مورد اموات و مردگان به کار می رود، بلکه درباره ی افرادی که از مشاغل حساس برکنار شده باشند نیز، مورد استشهاد و تمثیل قرار می گیرد. فی المثل می گویند فلانی بوقش را زدند، یعنی دیگر کاره ای نیست و از گردونه خارج شده است.