داستان «مسافر ناگزیر» باکابوس های مامون آغاز می شود. او پس از کشتن برادرش خود را در خطر می دید، برای همین موضوع را با فضل بن سهل در میان گذاشت. فضل نقشه ای کشید بر این مبنا که با پیشنهاد ضمانت به امام رضا (ع) موضوع را حل کنند. امام رضا ضمانت را نپذیرفت. سپس فضل، برای آوردن امام رضا (ع)، به عنوان ولیعهد به مدینه رفتند و امام رضا (ع) ناگزیر به سمت خراسان آمدند و درست همان هنگام که مامون از خواب پرید، وارد شدند و خبر آوردند امام به نیشابور وارد شده اند و مردم از ایشان استقبال می کنند. این کتاب شامل مجموعه داستان های دراماتیک برای تئاتر رضوی، و حاوی سه بخش است: داستان های دراماتیک؛ خلاصة داستان های دراماتیک؛ و یک الگوی دیگر. قابل ذکر است که یکی از داستان های کتاب تبدیل به نمایش نامه شده است. عنوان های برخی از داستان ها عبارت اند از: گوهر عشق، تعبیر خوابی که مثل خواب نبود، دوراهی تردید، هذیان ابومحمد، شربت تلخ، وسوسة ناکام، مضحکة مرکب و قلم، طالع نامیمون، هامون، هزارنامه در یک آیینه، اعداد عجیب، بوی خوش پیراهن، و دربان ندامتگاه.