خانم نویسنده

خانم نویسنده

خانم نویسنده

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

1

پیش از این داستان های دیگری از طاهره علوی خوانده ایم: زن در باد، زندگی من در سه شنبه ها اتفاق می افتد، من و هایدگر، من و اتاق های زیرشیروانی و اینک داستان بلند خانم نویسنده که با کنکاش درونی زن میان سالی به نام ناهید شروع می شود و روایت آن شیوه ی متفاوتی دارد: «شما لاغر و دراز بودید (قد 173 سانتی متر) و نویسنده (از نوع بدبخت اش) با زنانگی ناپیدا و بی حضور. موهایی داشتید سیاه و ابروهایی پرپشت، کمی هم خشن بودید (احتمالاً خیلی بیش تر از کمی) شاید اصلاً این خلق نحس تان بیش از بقیه ی خلق و خوهایتان به چشم می آمد». این روایت تا انتهای کتاب حفظ می شود و به همین شکل برشی از اتفاقات زندگی این زن را بازمی گوید. «روزها چه کند می گذشتند و چه طاقت فرسا! یکی پس از دیگری به امید این که چیزی تغییر کند حال آن که تغییری در کار نبود. همه چیز در همان حالت و همان مرحله مانده بود. اصلاً انگار زمان متوقف شده بود. شما که به طور حتم یکی از اصحاب کهف بودید؛ در زمانی جامانده و فراموش شده. درحالی که دیگران می رفتند و می آمدند، می خوردند و می خوابیدند، دوست می داشتند و دوست داشته می شدند، شما در همان جای چند ماه پیش بودید». (از متن کتاب)