معرفی کتاب کهنه سرباز: خاطرات امیر سرتیپ دوم اسکندر بیرانوند اثر اسکندر بیرانوند

کهنه سرباز: خاطرات امیر سرتیپ دوم اسکندر بیرانوند
اسکندر بیرانوند و 2 نفر دیگر
3.5
1 نفر |
1 یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
0
توضیحات
صیاد شیرازی بی سیم زد و گفت: بیرانوند چه کار کردی؟چه می گویند؟یارده چاه نفتشان را تصرف کردم.صیاد عادتش بود وقتی از کارم خوشش می آمد بهم می گفت اسکندر،و وقتی از دستم ناراحت بود می گفت آقای بیرانوند یا جناب سرهنگ.صیاد با ناراحتی گفت: با اجازه رفتی؟ اقلا طرحی میریختید،هماهنگی ای! همین طوری؟ آخر فکر عواقبش را نمی کنید؟!-جناب لربازی در آوردم !فرصت مناسب بود و تنور داغ،نان را چسباندم.فتح المبین جلومان را گرفتید و گرنه تا بغداد می رفتم!
یادداشتها