معرفی کتاب صداها اثر ارسولا لگوین مترجم بشیر عبدالهی میرآبادی

صداها

صداها

ارسولا لگوین و 1 نفر دیگر
2.8
4 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

0

ناشر
نیماژ
شابک
9786003674394
تعداد صفحات
272
تاریخ انتشار
1397/2/9

توضیحات

        رمان نویس و داستان نویس امریکایی. در دانشگاه های رادکلیف و کلمبیا تحصیل کرد و با آثارش جوایز معتبر حوزه ی داستان های علمی تخیلی را از آن خود کرد. از جمله جوایز هوگو و نبیولا.آثار متعدد او تاکنون چندین بار جایزه کتاب سال امریکا را به دست آورده اند و به بسیاری از زبان ها ترجمه شده اند. لگوین سال 1979 برنده ی جایزه ی استاد بزرگ گاندالف شد و سال 2003 جایزه استاد بزرگ ادبیات علمی تخیلی را به خود اختصاص داد.هیچ وقت سعی نکردم دوختن را یاد بگیرم یا عاشق بشوم و ازدواج کنم. روزی وقت سر در آوردن از عشق و عاشقی میرسید اما هنوز وقتش نبود. اول از همه باید میفهمیدم که هستم. قول داده بودم که به مسیرم ادامه دهم.
      

یادداشت‌ها

مریم

مریم

1403/5/26

          داستان «صداها» درباره‌ی قدرت کلمات و ارزشمندی میراث مکتوب بشری است. قومی بیگانه به شهر محل سکونت راوی که دختری نوجوان و دو رگه‌ است حمله می‌کنند. دختر در اصل یکی از کودکان حاصل این تجاوز است که توله‌های محاصره نام گرفته‌اند. مهاجمان خواندن و نوشتن را عملی شیطانی می‌شمارند، کتاب‌ها و کتابخانه‌ها و معابد را از بین می‌برند و زنان را خانه‌نشین می‌کنند. 
(رویه طالبان در پاکستان و افغانستان و پیشگویی دقیقی از حکومت اسلامی سال 2014 در عراق)
 
ممر، دخترک راوی داستان بواسطه‌ی قابلیتی که از اجداد مادریش به او ارث رسیده قادر است صدای خدایان را بشنود و پیام‌هایشان را از کتاب‌ها بخواند و به مردم منتقل کند. این کتاب داستان پایداری مردم انسول در برابر مهاجمان است.

کتابی با تم «ارزش و قدرت کلمه» که با انبوهی از غلط‌های نگارشی و محاوره‌ای  کردن نچسب دیالوگ‌ها چاپ شده.

تقریبا هیچ صفحه‌ای نیست که ایراد ویرایشی و تایپی نداشته باشد. از قرار هیچکس حتی محض تفنن کتاب را یکبار قبل از چاپ نخوانده. محض رضای خدای ابدی کلمات! «را» در جمله باید به مفعولش بچسبد و گذاشتن صدباره‌اش بعد از فعل غلط است. «ارزانی» به معنای بخشیدن را نمی‌شود محاوره‌ای کرد و نوشت ارزونی، معنایش زمین تا آسمان فرق می‌کند. افعالی نظیر«می‌دانند» با محاوره‌ای شدن نمی‌شود «می‌دانن» و غیره. در کتاب‌های فانتزی غیر معاصر و غیرشهری کسی موهایش را با کش نمی‌بندد، نوار پارچه‌ای یا روبان برای ترجمه استفاده می‌شود؛ کش و پلاستیک اصلا اختراع نشده. «خفه‌خون» در متن اصلی استفاده نمی‌شود آن «خفقان» است. و و و و و و و و ...
*&^&&^&%$%&*  >^< F%CK
        

1