جلد دوم از مجموعة دو جلدی «تاوان اعتماد» روایتگر داستان زندگی زنی به نام «آهو» است که به دلیل درگیری با یک باند بزرگ هکرهای رایانه ای و صدمه زدن به رئیس آن باند متواری است. او که بدون اطلاع همسر و خانواده اش قصد رفتن به ترکیه را دارد در تصمیمی ناگهانی به مشهد سفر می کند. هواپیمای مقصد استانبول سقوط کرده و همگان تصور می کنند که آهو مرده است. دو سال از این اتفاق می گذرد و در یک اتفاق تازه آهو که اینک خادم حرم امام رضا(ع) شده است توسط یکی از دوستانش شناسایی می شود. «شقایق» دوست آهو او را به پلیس معرفی می کند و او توسط پلیس، دستگیر و زندانی می شود. روزها می گذرد و آهو با حکم دادگاه یک سال از عمر خود را در زندان سپری می کند. «محسن» همسر آهو که نسبت به او بی اعتماد شده و حس عاشقانه اش را از دست داده است، تصمیم دارد با فرد دیگری ازدواج کند. آهو پس از رهایی از زندان تمام تلاش خود را به کار می بندد تا محسن را به ادامه زندگی با خود ترغیب کند. اما در این مسیر حوادثی رخ می دهد که مسیر زندگی آهو و محسن را تغییر می دهد.