یک شب رویا یک شب کابوس

یک شب رویا یک شب کابوس

یک شب رویا یک شب کابوس

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

بعد از کلی حرف و حدیث نوبت صحبت من و سعید شد که قرار شد تو اتاق خودم باهاش حرف بزنم. وقتی نشست روی لبه تخت قبل از اینکه نفسی تازه کند بدون معطلی پرسیدم: چرا اومدی خواستگاری من؟🤨 برای چی خواستگاری یلدا نرفتی؟😠 مگه تو به یلدا قول ازدواج نداده بودی؟😤