حکایت آفتاب گردش: تصویر ذره و آفتاب در آثار مولانا

حکایت آفتاب گردش: تصویر ذره و آفتاب در آثار مولانا

حکایت آفتاب گردش: تصویر ذره و آفتاب در آثار مولانا

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

آفتاب و ذره از اجزای وسوسه انگیز طبیعت اند که در سنت ادب فارسی، خیال شاعران را به بازی گرفته اند. این دو جزء در کنار هم تصاویری می سازند که خود دو عنصر محوری آن هستند و این تصاویر با گذار از دوره های ادبی و ظهور در نقش ها و تجربه های گوناگون سرانجام در شعر عرفانی در زبان رمزی عرفا به نمادها و سمبل هایی بدل می شوند که اشاراتشان به عالم برین است. برای مثال، ذره پیوسته در حرکت است؛ حرکتی که در متون عرفانی گاه به سرگردانی و دروا بودن ذره و گاه به رقص و پایکوبی او تعبیر می شود. تصاویر حاصل از نگاه ذره، این امکان را در اختیار عارف می نهد تا سلوک و حرکت خود در راه حق را که گاه با وجد و شور و گاه با تعلیق و دروایی همراه است، در زبان تصویری خویش به نمایش بگذارد. یکی از ویژگی های ذره از آغاز ظهور در ادب فارسی، کوچکی و گاهی حقارت اوست در برابر آفتاب که در جایگاه کمال و عظمت است. نگارنده در این کتاب، جلوه های گوناگون ذره و خورشید را در آثار مولانا نشان داده و در هر فصل، عناصری که حول این دو سمبل گرد آمده اند, و نیز نقش آنان در تکامل تصویرمحوری ذره ـ آفتاب را بررسی می کند. همچنین به تبیین مضامینی چون زندگی و حیات ذره که از جلوه های بارز وجودی در آثار عطار و مولاناست، و نیز تصرف آفتاب حق و ولی او در ذرات می پردازد.