معرفی کتاب بارون اومد اثر بتول مومن
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
یک روز بارانی پسر کوچکی که با دیدن باران هیجان زده شده بود به حیاط می رود. مادرش که کنار اجاق ایستاده با شنیدن صدای خنده های پسر به حیاط می رود، او را به داخل می آورد و به او می گوید که چه طور وقتی دیروز هنگام باران در خیابان بوده چتر به همراه نداشته و مریض شده است. مادرش او را نصیحت می کند و می گوید که هیچ گاه در باران بدون چتر بیرون نرود. داستان در قالب شعر بازگو شده است.