معرفی کتاب صد روسی: خاطراتی از جانباز عبدالعلی یزدانیار اثر میثم رشیدی مهرآبادی

صد روسی: خاطراتی از جانباز عبدالعلی یزدانیار

صد روسی: خاطراتی از جانباز عبدالعلی یزدانیار

3.8
5 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

1

شابک
9786226609319
تعداد صفحات
112
تاریخ انتشار
1398/8/28

توضیحات

        کتاب حاضر در مورد روایت خاطرات جانباز جنگ تحمیلی عبدالعلی یزدانبار جمع آوری و تألیف  شده است. در این اثر عبدالعلی یزدانبار جوانی از اهالی تهران بوده که با به صدا در آمدن ناقوس جنگ، راهی مناطق عملیاتی جنوب شده و همراه با نیروهای جنگ های نامنظم به فرماندهی شهید چمران، به جنگ با دشمنان بعثی پرداخت. او تا پایان جنگ، به  جز ایامی که به خاطر مجروحیت، در بیمارستان های تهران یا دیگر شهرها بستری بود، در عملیات های مختلف حضور داشته است و در یگان های آتش بار و توپخانه به خدمت پرداخته است. «صد روسی» نام خمپاره ای است که از سوی دشمن مورد استفاده قرار می گرفت و یکی از حوادث مهم در این کتاب را رقم  زده است.
      

یادداشت‌ها

          روز رونمایی #صد_روسی یکی از اون روزهایی بود که خیلی خوش گذشت. از این مراسم‌ها که حال خوب دارن. 
کتاب هم خوش‌خوانه و هم کلاً صد صفحه است. البته من یه کم دیر خوندمش. بعضی کتابها اینجورین. انگار آدم دلش نمیاد زود بخونه. لذت خوندنش رو نگه می‌داره برای روز مبادا.
خوندن خاطرات رزمندگان دفاع مقدس معمولاً جذاب و خواندنیه. مخصوصاً این کتاب که دقیقا از روز اول جنگ شروع کرده و فقط از خاطرات جنگ گفته. نه از پیشینه یا مثلاً زندگی خانوادگی راوی.
آقای #عبدالعلی_یزدانیار راوی کتاب خیلی صادقانه و گاه بامزه از خاطراتشون گفتن. 
جناب #‌میثم_رشیدی_مهرآبادی هم با امانت داری و نثر روان خاطرات رو مکتوب کردن.
این کتاب رو تعداد زیادی از اهالی فرهنگ برای مطاله‌ی نوروزی پیشنهاد دادن. شما هم بذارید تو برنامه‌تون. اگه به ژانر #دفاع_مقدس علاقمند باشید به احتمال زیاد این کتاب رو دوست خواهید داشت.
نشر محترم #شهید_کاظمی این کتاب رو منتشر کرده. این روزها گویا تخفیف هم دارن. کتاب رو می‌تونید از سایت #من_و_کتاب سفارش بدید. 
پ.ن کم پیش میاد با خوندن کتاب بخندم. اما صفحه‌های آخر کتاب یه خاطره بود که باعث شد با صدای بلند بخندم.
شاید برای این روزهایی که درگیر #کرونا هستیم بد نباشه.
        

3

          کتاب سبک و خوش خوان صد روسی را دو سه روزه خواندم. کار روان و صمیمی آقای میثم رشیدی مهرآبادی و ثبت خاطرات شیرین جانباز و رزمنده ی عزیز آقای یزدانیار. زبان روایت ،ساده و صمیمی و بدون پیچ و اطنابها و فخرفرو شی های ادبی است و خاطرات هم شنیدنی و باورکردنی. کتاب آدم را می برد به سختی های جنگ.به دلهره ها. به مظلومیت و صفای رزمنده ها و... . با این کتاب هم خندیدم و هم نم اشکی بر چشمانم آمد. آقای یزدانیار عزیز از آن رزمنده های باحال و غیرقابل پیش بینی و شر و شور جبهه بوده که در بیان خاطرات و پراندن تیکه های بامزه و ترسیم صحنه ها و حالات رزمندگان و.. جسارت و صراحت و رگ گویی او کاملا مشهود است. فرم روایت با وجود فاصله و جابجایی زمانی خاطرات ، یک دست است و سکته و خلل ندارد. نویسنده خودش را و قلمش را به رخ نکشیده.

از خوبی محتوا و طرز بیان که بگذریم، متاسفانه شکل و شمایل کتاب دل چسب و زیبا نیست. سر و شکل درست و درمان به کتاب دادن از ضروریات کار است که برای مخاطب هم بسیار مهم است. در دنیای عجیب و پیچیده ی امروز که محتویات فاسد و آلوده را در بسته بندی جذاب و شمایل قشنگ، به خورد مخاطب میدهند چرا باید صد روسی را این طور به دست مخاطب بدهند؟ این جفا در حق کتاب و راوی و نویسنده و مخاطب نیست؟ می شد که ناشر سلیقه به خرج می داد و این مهم را از قلم نمی انداخت! کاش در چاپ های بعدی این نقیصه جبران شود.

از آثار دیگر آقای رشیدی عزیز میتوان به این ها اشاره کرد:

مثل باران.حاجی فیروز.معلم شهر.خیابان تبریز.شنبه ی پرماجرا و...

خواندن کتاب های ایشان را از دست ندهید...
        

0