نبرد با گربه های راهزن

نبرد با گربه های راهزن

نبرد با گربه های راهزن

جرونیمو استیلتن و 3 نفر دیگر
4.7
3 نفر |
1 یادداشت
جلد 9

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

12

خواهم خواند

1

به ماکاموشی جویندگان جسور خوش آمدید!من جرونیمو استیلتن هستم. سر دبیر پر فروش ترین روزنامه جزیره ماکاموشی. ولی بیشت ردوست دارم داستان های ماجراجویانه بنویسیم .کتاب های من توی ماکاموشی مثل توپ صدا می کنند و حسابی پر فروش اند.از پنیر سوئیسی تازه ، خوشمزه تر و از پنیر چدار کهنه تند و تیزترند. سیبیل چسب و با مزه اند. خنده دار و فراموش نشدنی. دهنتان را آب می اندازند به سبیل هایم قسم.یکی از بدترین کابوس های زندگی ام به حقیقت پیوست بالاخره افتادم به چنگ گربه ها !همه چیز از آنجا شروع شد که پسر عمویم ، تراپولا، راضی ام کرد با هم دیگر برویم به جست و جوی یک جزیره نقره ای شناور .سوار بالن شدیم و راه افتادیم ولی قبل از اینکه حتی فرصت کنیم بگوییم نون پنیر خیار کشتی گربه های راهزن بهمان حمله کرد.گربه ها مارا دزدیدند و تهدید کردند برای شام مارا می پزند و می خورند آیا جان سالم به در می بردیم...یا سر از کاسه سوپ خوری گربه ها در می آوردیم؟

یادداشت‌های مرتبط به نبرد با گربه های راهزن