اسب رنگ پریده
![اسب رنگ پریده](https://s3.ir-thr-at1.arvanstorage.com/top-readers-publishers/books/705d9230-ec9f-4cab-b049-8b1a041ea76e.jpg)
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
«میراندا»، اگرچه خواب بود ولی متوجه شد که تختش عوض شده و دیگر روی تختی که چند ساعت پیش خواب بوده، نیست؛ حتی اتاقش هم همان نبود ولی همه چیز برایش آشنا بود و حس می کرد که قبلا آنجا بوده است. قلبش همچون وزنه ای روی قفسه سینه اش سنگینی می کرد؛ ضربان ضعیف و غیرممتدی داشت و می دانست که اتفاق عجیبی در حال رخ دادن است و... .