اسب رنگ پریده

اسب رنگ پریده

اسب رنگ پریده

کاترین آن پورتر و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

«میراندا»، اگرچه خواب بود ولی متوجه شد که تختش عوض شده و دیگر روی تختی که چند ساعت پیش خواب بوده، نیست؛ حتی اتاقش هم همان نبود ولی همه چیز برایش آشنا بود و حس می کرد که قبلا آنجا بوده است. قلبش همچون وزنه ای روی قفسه سینه اش سنگینی می کرد؛ ضربان ضعیف و غیرممتدی داشت و می دانست که اتفاق عجیبی در حال رخ دادن است و... .