ترانه سکوت
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
کتاب حاضر، داستانی فارسی از زندگی هرروزه آدم هاست که نویسنده در شکل و شمایل قصه ای گیرا بیانش کرده است. قصه پرداختن به سختی ها و گشتن به دنبال یک تکیه گاه. تکیه گاهی که برخی اوقات به بودن و نبودن او بستگی ندارد و تنها یک حضور ذهنی، می تواند همان وظیفه را ایفا کند. مهم آن است که هر کس نقش خویش را با نگاه به خود و توانایی ها و امکاناتش بر عهده گیرد و نه آنچه دیگران هستند و یا انجام می دهند. در داستان می خوانیم:« هوا گرگ ومیش بود. صدای باد در میان شاخ و برگ درختان غوغا به راه انداخته و مانند شیهه اسبی سرکش افسارگسیخته به گوش می رسید».