معرفی کتاب آواره عشق اثر اعظم خمسه عشری
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
«مریم» و برادرهایش همیشه از پدرشان «مشهدی احمد» حساب می بردند. همگی حتی مادرشان «مارال»، مواظب بودند تا دستورات او را به درستی انجام دهند. برادرها بعد از تمام کردن دورة دبستان برای کار نزدیک قالیباف رفته بودند و مریم نیز در خانه قالی می بافت. او عاشق زادگاه و روستایشان بود و آرزو داشت همیشه آنجا زندگی کند. همة مادران روستا دوست داشتند عروسی همچون او داشته باشند. مشهدی احمد به رسم ندادن جهیزیه و ارثیه به دختر و گرفتن شیربها اعتقاد داشت، به همین دلیل تمام خواستگاران مریم را که از سطح معمولی بودند، رد می کرد. اما «مهدی» یک شاگرد نانوا بود که با خواهرانش زندگی می کرد. او و مریم دلباختة یک دیگر بودند و با وجود مخالفت های مشهدی احمد در خصوص ازدواج آن دو، بازهم سخت پافشاری می کردند، تا این که اتفاقی سبب شد همه چیز تغییر کند.