معرفی کتاب تصادفی؟ اثر هانا صحتی

تصادفی؟

تصادفی؟

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

1

شابک
9786228078786
تعداد صفحات
393
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        وارد خیابان اصلی شد. به افرادی نگاه کرد که با لباس‌های مخصوص و قرمزرنگ جشن از کنارش عبور می‌کردند و به یاد نخستین‌باری افتاد که همراه با برادرش به جشن سال نو رفته بود. رنگ‌وبوی آن زمان در خاطرش زنده شد و لبخند زد. لبخندی که پشت ماسک سیاه‌رنگ پنهان شده بود و هیچ‌کس نمی‌توانست آن را ببیند. اهمیتی نداشت. تا زمانی‌که ذهنش می‌توانست تصویر کودکی‌اش را به یاد بیاورد، تا زمانی که تک‌تک عروسک‌ها و هدایای دست‌سازی که در اتاقک‌های سیار اسباب‌بازی فروشی دیده بود را به خاطر داشت، می‌توانست بی‌اهمیت به شرایط فعلی‌اش، برای لحظه‌ای طعم آرامش و لبخند را بچشد. به لایه‌ی نازک برفی که زمین را پوشانده بود، چشم دوخت. برفی که هیچ شباهتی به برف آن سال‌ها نداشت. حتی صدای همهمه‌ای که از جمعیت بلند می‌شد هم تغییر کرده بود. شبیه به هم‌نوازی موسیقی غمگینی بود که در دل تاریکی به گوش می‌رسید.