من و چشمهایش
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
راوی که در یک خانواده فرهنگی بزرگ شده چگونگی پذیرش خود در دانشکده هنر دانشگاه تهران را بازگو می کند .او در بحبوحه انقلاب از مشهد به تهران می آید و با حوادث مختلف آشنا می شود .در کار نقاشی پیشرفت شایانی دارد و اندک اندک آثار او در نمایشگاه های مختلف به فروش می رود .تا این که با پیرزنی علیل آشنا می شود که خواهان یک تابلوی نقاشی مرموز است .در پی آن، پیرزن خاطرات زندگی خود را باز می گوید و داستان به شکلی دیگر ادامه می یابد و ...