دزدآب: شله پزان، ما همه اهل یک محله ایم

دزدآب: شله پزان، ما همه اهل یک محله ایم

دزدآب: شله پزان، ما همه اهل یک محله ایم

مهدی نصیری و 2 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

عطا، امیر، پریا و پیرزنی مسافرین مشهد هستند. آنها برای زیارت، ادای نذر و کار، موفق به گرفتن بلیت قطار و هواپیما نمی شوند، و برای رسیدن به مقصد با ماشین حرکت می کنند. آنها در مسیر تصادف می کنند و در بیابانی که نشانی از زندگی در آن نیست، خود را می یابند و در برزخ زندگی این دنیایی و مرگ، به گفت وگو می نشینند. راننده، پیرزن و امیر به همراه همسرش پریا دعوت به آن دنیا شده اند، در حالی که عطا متحیر از رفتن آنها، موقعیت خود را در یک بیمارستان می یابد. او تنها زنده ماندة حادثه بوده و فرصتی دوباره برای زندگی به او داده شده است و این در حالی است که رادیو انفجار یک بمب در حرم امام رضا (ع) در مشهد مقدس را اعلام می کند که باعث کشته شدن ده ها زائر عزادار در ظهر عاشورا شده است. در این کتاب دو نمایش نامة دیگر به نام های «دزد آب» و «ما همه اهل یک محله ایم» به نگارش درآمده است.