معرفی کتاب بار دیگر "نادر": تاریخ شفاهی زندگی شهید نادر مهدوی اثر سیدقاسم یاحسینی بار دیگر "نادر": تاریخ شفاهی زندگی شهید نادر مهدوی سیدقاسم یاحسینی 2.8 4 نفر | 3 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 8 خواهم خواند 2 ناشر فاتحان شابک 9786007496503 تعداد صفحات 264 تاریخ انتشار 1395/9/23 توضیحات کتاب بار دیگر "نادر": تاریخ شفاهی زندگی شهید نادر مهدوی، نویسنده سیدقاسم یاحسینی. یادداشتها محبوبترین جدیدترین Mohammad mahdi 1400/9/14 روایت بسیار بد در دور اول بشدت آدمو زده می کنه 0 0 ملیکا🌱 1403/9/12 کتاب خیلی جای کار داشت. خیلی میشد بهتر و کاملتر نوشته بشه و البته حماسیتر، چون از کتاب تقریبا حس حماسی و اسطورهسازی نگرفتم:( بعد که رفتم درمورد شهید و حادثه بریجتون و حماسه ۱۶مهر توی اینترنت مطالعه کردم تازه خیلی بهتر فهمیدم که چیشده! البته نویسنده ذکر کرده بودن که خیلی از مسائل رو به دلایل امنیتی بهش دسترسی ندارن. و اینکه متاسفانه نرمافزار کتاب رو اصلا پیدا نکردم:(((((((( نه از طریق بارکد نه از طریق سایت، انگاری کلا حذف شده! اگه نرمافزار بود شاید یکستاره بیشتر میدادم! ولی بههرحال، نقطه شروع آشنایی من با این شهید شجاع و شهدای همراهشون، این کتاب بود... ممنون از نویسنده. 0 4 محمدمهدی حیدری 6 روز پیش بسم الله و بالله . . * درود خدا بر پیرِ میکدهٔ جماران که از آغازین نفسهای نهضت، هدف غایی و دشمن نهایی را بر مستضعفان عالَم نمایان ساخت و او را «شیطان بزرگ» نامید. شجرهٔ طیبه انقلاب اسلامی، در طول حدود نیم قرن عمر خویش، جنگ و و آشوب و فتنه و درگیری کم ندیده است. غائلههاییهایی که شاید بتوان گفت هرکدامشان را که بکاوی، ردپایی از این شیطان خبیث میبینی. ردپایی که عموماً از دیدهها پنهان میماند و بغض و کینهها تنها نثار بازیگران این غائلهها میشوند؛ بازیگرانی چون صدام ، رجوی ، پژاک ، کودتاگران مخملی و... (لعنةالله علیهم اجمعین) اما در میان همه این غائلهها، مواردی هم بودهاند که بنا به اقتضای شرایط و دلایل دیگر، این شیطان بزرگ دیگر پشت دست کسی بازی نکرده و خودش علناً به میدان آمده است. این موارد اگرچه که نسبت به کل، اندکند و از نظر زمانی هم، غالباً کوتاه بودهاند، اما یکی از جذابترین و هیجان.انگیزترین برهههای این انقلاب را تشکیل دادهاند. از تسخیر لانه و آزادی گروگانها و صحرای طبس گرفته، تا شاخوشانهکشیدنهای شیطان در سالهای اول دهه هشتاد و این اواخر هم پهپادهای RQ_170 و گلوبال هاوک... اینها تازه نمونههایی از آن هستند. نمونههایی که بهشدت برای هردو طرف جذاب است و به علت طبقهبندی بودن بعضی از مسائل و دلایل دیگر، چندان روایت خوبی ازشان نداریم. ماجرای عملیات «مقابله به مثل» در خلیج فارس هم از همین غائلههاست. همینهایی که جذابند و متاسفانه روایت خوبی هنوز ازشان درنیامده است... ماجرای این کتاب، به سالهای ۶۵ـ۱۳۶۴ برمیگردد که صدام و متحدینش، برای فشار بیشتر اقتصادی به ایران، شروع به زدن نفتکشها و سکوهای نفتی کردند. پشتشان هم حسابی گرم بود به ایالات متحده. شیطان بزرگ، ناوهایش را گسیل کرده بود به خلیج تا نفتکشهای دُوَل عربی را اسکورت کنند تا مبادا ایران بتواند نگاه چپی به آنها بیندازد! انقدری به قدرت و آهنپارههاشان مغرور شده بودند که تبلیغات گستردهای روی همین مسئله انجام دادند؛ که امنیت خلیج با ماست و ماییم که تعیین میکنیم کدام نفتکش نفت ببرد و کدامیک نبرَد. اما خدای ما بزرگ است؛ بزرگتر از شیطان بزرگ! و این یعنی همان عبارت «الله اکبر». شیرمردانی پا به میدان گذاشتند. شیرمردانی که جز اعتقاد و توکل بر خدا، هیچ نداشتند؛ واضحتر بخواهم بگویم این است که با قایق موتوری به مصاف ناو هواپیمابر رفتند! و البته که قدرت خدا، بالاتر از همه قدرتهاست. آنها توانستند با یاری خدا، نه فقط صدام قُلدر، که هیمنهٔ شیطان بزرگ را با این عملیاتها بشکنند و او را رسوا کنند. درود خدا بر یکایکشان؛ علیالخصوص فرماندهشان شهید نادر مهدوی. این را هم دلم نیامد نگویم که سنت الهی این است که «و لینصرن الله من ینصره.» هرجا در طریق حق استقامت نمودیم و مقابل شرارتهای شیطان ایستادیم، خداوند معجزههایش را رو میکند. در ماجرای نادر مهدوی و رفقایش هم این نصرت الهی به وضوح دیده میشود. یک نمونهاش مثلاً این بود که با توجه به کمبود مهمات، اینها کمتر از ده قبضه مین دریایی داشتند و این را باید در عرض یک آبراهه که نزدیک دویست متر بود، کار میگذاشتند. اگر به حساب احتمالات ریاضی بخواهیم حسابکنیم،احتمال اینکه شناوری به آن برخورد کند، خیلی کم است. اما از قضا، خواست خدا این بوده که ناو آمریکایی ـ و نه شناورهای دیگرـ بیاید و دقیقاً به مین برخورد کند و منفجر شود. در تقابل با آمریکا، چه اینجا و چه در دیگر برههها بهشخصه موارد متعددی از این نصرتهای معجزهگون دیدهام... ~ در پایان اگر بخواهم درمورد خود کتاب از لحاظ ساختاری چیزی بگویم، این است که اصلا رضایتبخش نبود! قلم نویسنده خیلی ضعیف، ویراستاری هم که اصلا نداشت! فصلبندیها هم خیلی بد و چینش خاطرات هم که نیاز به تغییر اساسی داشت؛ تا آنجا که گاه یک مطلب جزیی در چند صفحه بعد نقض میشد و دقیقاً برعکسش گفته میشد! همه اینها را هم که نادیده بگیریم، ضعف مهمتر کمبود منبع بود. جناب نویسنده ـ که خدا پدرش را بیامرزد!ـ ادعا کرده که بیست سال است روی این موضوع (عملیات مقابله به مثل خلیج فارس) دارد کار میکند. آنوقت نتیجهاش شده کتابی که راویانش از همرزمانش شهید چهار پنج نفر بیشتر نیستند و از بستگان شهید تنها برادرش است. حیف، حیف و صد حیف... نادر مهدوی از سوژه های فوقالعاده دفاع مقدس است که تا کنون حیف شده است. امید آنکه جوانمردی بیاید و او را آنچنان که شایستهاست، بشناسانَد. و السلام. 0 10