تبریز ناموسو

تبریز ناموسو

تبریز ناموسو

فرمان کریم زاده و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

این رمان تاریخی که به زبان ترکی آذربایجانی است؛ روایتی است از تعصبات قومی و قبیله ای. کودک از درد در خواب گریه می کند. مادر با شیون کودک از خواب بیدار می شود. کودک را در پتو می پیچد تا به پزشک برساند. او از پشت پنجره مردی ریش قرمز را می بیند که برهنه است و به سمت او می آید. ترس تمام وجود زن را در بر می گیرد. اما کاری از دست او ساخته نیست. زن نمی تواند برادرهایش را که در آلاچیق های کناری هستند، خبر کند. به یک باره زن یاد نوکر خانه شان می افتد اما از ترس اینکه او نیز به او آسیب بزند به سراغش نمی رود؛ وی در تشویش و اضطراب یاد وصیت برادرش می افتد که باید تمامی بدهی های او را پرداخت کند و... .