اندکی نفرت
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
0
توضیحات
دودکش کارخانههای صنعتی بر فراز آدوا قد برافراشتهاند و دنیا با فرصتهای جدیدش در جوشوخروش است، ولی زخمهای کهنه مثل گذشتهها دردناکاند. در مرزهای خونبار آنگلند، لیو دن براک دست و پا میزند تا در میدان نبرد به شهرت و آوازه دست پیدا کند و لشکریان متجاوز استور شبانگاه را شکست دهد. امیدوار است کمکی از کاخ از راه برسد، ولی پسر شاه جیزال، شاهزاده اورسوی سستعنصر، مردی است که در ناامید کردن دیگران خبره است. سپیدهدم دوران ماشینهاست، ولی دوران جادو از مردن امتناع میکند. ریکه با کمک زن کوهنشین، ایسرنای فایل میکوشد کنترل نعمت یا شاید هم لعنتی را به دست بگیرد که «چشم بلند» نام دارد. دیدن صحنههایی از آینده یک چیز است، ولی زیرِ دستانِ راهنمای نخستین ساحران که هنوز ریسمانها را میکشد، عوض کردن آینده موضوعی دیگر است…
لیستهای مرتبط به اندکی نفرت
یادداشتها