این کتاب سه جلدی با عنوان مجموعه کتاب سنگ های قیمتی زیر نظر انتشارات مروارید به چاپ رسیده است . جلد اولش یاقوت سرخ ، جلد دوم یاقوت کبود و جلد سوم زمرد سبز نام دارد.
این کتاب درسال ۲۰۱۱ نوشته شده و با همین عنوان فیلمی هم از روی این کتاب ساختند.
تا حالا با این فکر کردین که چی میشد اگر میتونستین به گذشته سفر کنین؟ اگر بخوام ریز تر ازتون بپرسم حتی میتونم بگم چی میشد اگر متوجه میشدین که ژن سفر در زمان رو داشتین و حالا دستگاهی هم هست که به شما این اجازه رو میده که به هر سالی که دلتون خواست سفر کنین ؟!
به نظر من که خیلی هیجان انگیزه!
گوئندولین‌ که از ابتدا فکر می‌کرد ژن سفر در زمان رو نداره خیلی اتفاقی بعد از اینکه به سن ۱۶ سالگی میرسه متوجه میشه که عه نه بابا دختر خاله اش نیست که این ژن رو داشته بلکه این خودشه که این ژن رو داره و حالا نمیدونه باید چیکار کنه!
به مرور متوجه میشه که از گذشته و تا به امروز ۱۲ مسافر زمان بودن و دوازدهمین نفر خودش هست و با ورود خون اون به دستگاه سفر در زمان یا به عبارت دیگه کرونوگراف دایره بسته و معجونی آماده میشه که باعث میشه تمام بیماری ها معالجه بشن!
اما آیا این گفته ها حقیقت داره؟ و آیا راز های دیگه ای هم پشت حرف های بقیه وجود داره؟!
اوضاع از این قرار بود: 
همه مرتبا می گفتند من قابل اعتماد نیستم چشم‌هایم را می‌بستند، به پرسش‌هایم پاسخ نمی‌دادند، بنابراین طبیعی بود که خودم دست به کار شوم تا ببینم اینجا چه خبر است ،غیر از این است؟
و اینجاست که گویند گوئندولین تصمیم میگیره که سر از رمز و راز این کرونوگراف در بیاره تا متوجه ی حقیقت بشه.
پ‌ن : ولی سوالی که برام تو جلد سوم باقی موند این بود که اگر کرونوگراف دیگه دست پل و لوسی نیست ، پس اون دوتا چطوری در زمان سفر میکردن؟!
        

          بی نظیییییر بووود بی نظییییییر… هنوز هم قلبم بابت تموم‌ کردن این مجموعه زیبا شکسته و دلم میخواد تا ابد کنار شخصیت‌های این کتاب بمونم و اتفاقاتی که براشون میفته رو با هیجان بخونم