تقدیم به کسی که قاتلم نبود
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
راه می­افتیم از کنار سراپرده­های رنگ و وارنگ سیاه و سرخ و سپید خورشید پیکر پیل پیکر گرگ پیکر رد می­شیم و وارد سراپرده­ی سبز شیر نشان می­شیم تو زانو می­زنی صفحه­رو باز می­کنی مهره­ها رو دونه دونه از پشت گوشت در می­آری می­چینی دستاتون روی صفحه می­چرخه و می­چرخه تا اینکه رخ بدو بدو می­یاد جلوش می­ایسته و می­گه کیش اون وقته که قد راست می­کنی توی چشماش زل می­زنی مات که می­شه رنگ از صورتش می­پره آه از نهادش بر می­یاد دست به شاخه ریشش می­کشه و می­گه جوان این را کنار بگذار دور دور زور بازوست این­که می­گه روی گونه­ات چال می­افته چرخ می­خوری و می­گی بگرد تا بگردیم از قضا شیخ­ابوالقاسم که در مجلس حاضره به پشتی تکیه می­ده چین به جبین نازنین می­ندازه قلم به دست می­گیره و می­خواد بنویسه...