نطع زمین
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
کتاب حاضر حاوی سه فیلمانه با عنوان های «اصم»، «نطع زمین» و «با چشمان بسته» است. در خلاصة فیلنامه «نطع زمین» آمده است: «بیژن» مرد جوانی است که زن و فرزندش را در بمباران آبادان از دست داده است. او که سه سال در بیمارستان روانی بستری بوده و گاهی موجی می شود، بعد از بهبودی نسبی همراه «عموحسین» به روستایی می آیند. در روستا «یوسف» پسرنوجوان با مادر خود که معلّم است زندگی می کند. وقتی بیژن وارد روستا می شود، از برخورد عجیب آدم های آنجا شوکه می شود و وقتی به نزدیک خانة «یوسف» می رسد، «یوسف» خود را در آغوش «بیژن» می اندازد. در حقیقت «بیژن» شباهت عجیبی به «آقای ذاکری»، پدر «یوسف» داشت، که چهار ماه پیش شهید شده بود. «یوسف» خیلی زود پی می برد که «بیژن» پدرش نیست، امّا بین آن دو انس و الفتی عمیق شکل می گیرد. یک روز که آن ها برای کشیدن نقاشی به تپّه ای می روند، بر اثر صاعقه، دچار سانحه می شوند و در انتظار سرنوشتی نامعلوم به سر می برند.