"هایدی" و کلارا

"هایدی" و کلارا

"هایدی" و کلارا

یوهانا اشپیری و 2 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت
جلد 3

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

کتاب حاضر، قسمت سوم از سرگذشت "هایدی "است .در این بخش از داستان، هایدی به همراه "خاله اته "به فرانکفورت می رود تا با دخترک معلول و ثروتمندی به اسم "کلارا "همبازی شود .کلارا مادرش را در یک تصادف از دست داده و خودش نیز از ناحیه پا معلول شده، از سوی دیگر پدرش که به تجارت مشغول است ناگزیر اغلب ایام سال را در سفر می گذراند از همین رو، کلارا برای فرار از تنهایی به همدم و همصحبتی نیاز دارد .به زودی میان او و هایدی انس و علاقه ای شدید شکل می گیرد به طوری که سخت گیری های سرپرست کلارا یعنی دوشیزه روتن مایر هم نمی تواند در این دوستی خللی ایجاد کند .در پی آن، ماجراهایی روی می دهد که داستان براساس آن ادامه می یابد .این داستان به گونه مصور و رنگی برای کودکان به طبع رسیده است .