رمان "سویدای دل" تجسم زندگی تلخ و شیرین مهندسی جوانی است به نام "آریو" که در یکی از روزهای زمستان سال 1357، عاشق "ستاره" در شهر آبادان می شود. آریو فکر می کند که ازدواج با ستاره تنها راه تسکین دل او خواهد بود؛ اما چون "خود واقعی" این جوان به قدر کافی رشد شخصیتی نکرده است، قدر و منزلت ستاره را نمی داند و نمی تواند در زندگی زناشویی با او کنار بیاید. او بر اثر برخوردهای مداوم که ناشی از اختلاف فرهنگی و خانوادگی و تفاوت های فردی است، روز به روز ستاره را از خود دورتر و بیگانه تر می کند و به همین سبب بارها و بارها با بی مهری های ستاره رو به رو می شود؛ سرانجام "آریو" برای فرار از این تنش ها، به خارج از کشور مهاجرت می کند و.....